عرفان اسلامی (قرب)

قــــُـــــــــــــــرب



قرب دو گونه است:

1)قـــرب خدا به آدمیان

2)قـــرب آدمیان به خدا



قرب خداوند به آدمیان: خداوند در قران کریم اشاره میکند که خداوند از رگ گردن به انسانها نزدیکتر است و خداوند از افکار واندیشه های انسانها وخودما به نزدیکتراست.

قرب آدمیان به خداوند: انسانها به صورت ابتدایی از خدا دورند و این خیلی عجیب است که انسانها در دورترین فاصله ها قرار دارند از خالقی که اینقدر به انسان نزدیک است، در واقع انسانها ابعد هستند و خداوند اقرب.

دقت کنید : نمیشود تصور کرد که A به B نزدیک باشد ولی B از A دور باشد!!!

اگر نمیشود پس چـــــــــــرا انسانها اینقدر از خدا دورند؟

تا اخر مطلب بخوانید انشاالله به جواب هم میرسیم...



قــــرب خــداونـد به انـسـان



4مرحله دارد به لحاظ بیان 4 آیه را شامل میشود:



1) قرب احتضار:

وَ نـَحْنُ أقرَبُ إليْهِ مِنكـُمْ وَلكِن لا تـُبْصِرونَ (آیه ی 85 سوره ی واقعه)

(من به فرد محتضر از شما نزدیکترم ونه مارا ونه قرب ما را نمی توانید ببینید)



2) قرب وریدی:

نـَحْنُ أقرَبُ إليْهِ مِن حَبلِ الوَرید(آیه ی16 سوره ی ق)

(من از رگ گردن شما به شما نزدیک ترم)



3) قرب مطلق:

وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عنّی فَإِنِّي قَرِیب أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ(آیه ی186 سوره ی بقره)

(چون بندگان من درباره من ازتو بپرسند،بگو که من نزديکم وبه ندای کسی که مرابخواندپاسخ می دهم پس به ندای من پاسخ دهندو به من ايمان آورند تا راه راست يابند.)

نکته اول :این آیه شان نزولش در ماه مبارک رمضان بوده،توجه کنیدخداوند در قران از خودبیشتر به صورت غایب یاد میکند مثل"هو الذی" که "هو" ضمیر غایب است و خداوند با این کار یه جورایی خودش را پنهان میکند...

نتیجه اینکه:در این دنیا هرکس تلاش کند که خصیصه ی خوب خود را بیان کند و نشان دهد هرگز به آن نخواهد رسید ، سنت این جهان این است که خوبی ها خود نمایان میشوند...

گاهی خداوند به صورت نحن (متکلم مع الغیر) سخن میگوید، چرا میگوید ما یعنی من و وسایل من ، من و ابزار من،مثل باران ... خداوند ابزار و وسایل خود و مخلوقات خود را هم به حساب می آورد .یعنی خداوند که خالق اثر وخالق عوامل اثر است تمام عوامل و ابزار خود را به حساب می اورد.

نتیجه اینکه : دیگران را در تمام افعال خود به حساب اورید وگرنه به حساب نمی آیید، و آنها را ببینید تا دیده شوید...

حالا توجه کنید آیه ی186 سوره ی بقره تنها آیه ای است که دران7بار بالفظ من ازخدا یاد شده است.

نکته ی دوم: خداوند در ارتباط با بنده اش حتی پیامبر را هم کنار میزند...

نکته ی سوم : دعا همان و اجــــابت هم همان ، همین که بنده فکری از سرش بگذرد خداوند دردم آن را اجابت میکندو همان را به نامش میزند.



4) اوج قـــرب:

ان الله یحول بین المرء و قلبه(ایه 24 سوره ی انفال)

(خدا بین بنده و قلبش (حقیقت وجودش) حائل است)

این آیه دارای بالاترین سطح قرب است، یعنی خداوند در عمیقترین لایه های وجودی تو لانه کرده ، واژه ی یحول نکته دارد:هرکه بخواهد به خدا برسدباید ازخودش بگذردوعبور کند هرنگاه به خود پس نگاه به خداست، خدا پشت تو ایستاده است کافی است پرده ی خود را کنار بزنی تا خدا را ببینی، خدا ایستاده اماده ی دیدار تو...



قــــــرب انــسان به خــــدا



قرب انسان به خدا نیز طبق ایات 4 مرحله دارد:



مرحله اول: وافعلوا الخیرات...

کارخوب انجام دهید، هرانچه از خوبی میدانیم انجام دهیم ، خداوندانسان را رها نمیکند، نتیجه اش کارخوبش را میدهد اگر انسان سر دوراهی بماند نتیجه ی عمل به این مرحله این است که خدا راه حق را به او نشان میدهد...



مرحله ی دوم: الذین یسارعون فی الخیرات...

یسارعون فی الخیرات با ففعلواالخیرات یه تفاوت باریکی دارد اینکه ممکن است کسی که کارخوب انجام میدهد از روی کسالت و بی حوصلگی این کارها را انجام دهدولی دراین مرحله خدا به بنده هاش میگه به کارخوبتون سرعت بدهید دنیا درگذره دارید به مرگ نزدیک میشید.. پس در این مرحله سرعت مطلوب خداست...



مرحله ی سوم: فاستبقواالخیرات...

یعنی پیشی گرفتن درخیرات ، یعنی در کار خیر از هم سبقت بگیرید البته رقابت سازنده نه اینکه برای پیشی گرفتن خود دیگری را در کارخیر عقب بیاندازید!



مرحله ی چهارم: فَــفّروا الی الله...

یعنی فــــــــــــــــــرار کنید به سمت خدا... فرار یعنی چی؟ یعنی دویدن با تمام شتاب با تمام توان ( برای درک بهتر حالتی را درنظربگیرید که دربیان برهوت هستید و دسته ای ازحیوانات درنده به شما حمله کرده و چندین کیلومترجلوی روی شما تنها یک درخت است چطور فرار میکنید؟؟ مسلما با تمام قدرت) خداونددرپایان مراحل تقرب به سوی خودش برای بنده های صالحی که 3مرحله از قرب را پشت سرگذاشته اند میگوید بنده ی من حالا به سمت من فـــــــــرار کن ،فرار از غیر خدا به سوی خدا ، الله اکبـر، چه خدایی ، چه برنامه ی مدونّی.. در سه آیه ی پیش متعلق خیرات بود ولی در این آیه متعلق خالق خیرات است.

نکته ی پایانی :



راه سلوک وراه عرفان فقط دریک کلمه است وآن انفاق است و سیداشهدا ،امام حسین علیه السلام دراوج انفاق بودند این بزرگوار از تمام هستی اش در راه خدا گذشت...

اما

پاسخ به سوالی که اول بحث مطرح شد:



چطورامکان داره خدا به ما نزدیک باشه ولی ما اینقدر ازخدا دور باشیم؟

علت این است که انسانها محجوب شدند،و برای خود با گناه حجابی ساخته اند مراد ازحجاب، حجاب درونی است، بهترین راه برداشتن حجابهای درونی گام نهادن دراین 4مرحله است، وعلت عذاب انسانها درآخرت این است که چون محجوب شدند معذّب میشوند...

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

ورود به سایت

آمار بازدید سایت

امروز80
دیروز149
هفته689
جمع کل289547

افراد آنلاین

2
نفر

پنج شنبه, 09 فروردين 1403 15:52

شبکه های اجتماعی

in

telegram

 

 

 

                      

logo-samandehi